اوج شهامت در این معنا می شود که دقیقا قادر به دیدن چیزی باشم که در هر لحظه، مشغول آن هستم.
پی نوشت:خیلی وقتها فکر میکنیم که دلیل انتخابها و تصمیماتمان را می دانیم.در حالی که به دنبال انکار یا فرار از چیزی هستیم.
اشتراک گذاری
×
اشتراک گذاری: شهامت داشتن
رسالت اول یک درمانگر این نیست که مراجع را در همان ابتدا متوجه بخش های نادیده اش کند . باید در نظر داشت که روان هرفرد تلاشی در جهت سرپا نگه داشتن او میکند و گاهی بهای این مساله نادیده گرفتن عاطفه یا فکر و … است. تفسیر یا مواجهه زمانی ارزشمند است که مراجع تقریبا آماده ی رویارویی باشد. ممکن است این آمادگی مقداری زمانبر باشد و فضای درمانی امن تری بطلبد. از این رو تفسیر درست تفسیریست که در نزدیکی حیطه ی آگاهی فرد باشد نه تفسیری که لزوما در ذهن درمانگر درست بنظر برسد.
از ریحانه معصومی اعلا
میدونم شاید کمی بیربط به نظر بیاد اما نکته خوبی رو در خصوص سازوکار روان و توسل به انکار رو به ذهن متبادر میکنه. گرچه شاید مقصود تو چیز دیگری بوده باشه.
خیلی خوبه.
درسته عبارت من بیشتر یک تجربه ی درونیه.
ولی واقعا گاهی آدم انقدر نمیبینه و نمیبینه که کارش به جاهای باریک میکشه.من هدفم از این عبارت این بود که قبل از مراجعه به درمانگر بتونیم به نتیجه برسیم.
من فکر میکنم روان یا ناخوآگاه خیلی وقتها به ما هشدارهایی میده، با بیماری با سقوط با درد و رنج های مختلف و فرد باید ببینه و چشماش رو نبنده.گاهی انقدر این فرار عمیق و جدیه که تا پایان عمر ممکنه ادامه پیدا کنه.
شبنم خیلی خیلی خوشحال میشم که اینجا می بینمت دوست نکته سنج من.
درسته و حرفت رو درک میکنم.
خیلی ممنونم ازت مجتبی، بیشک این لطف تو به منه و من هم خوشحالم از اینکه میتونم اینجا مهمان صفحهات باشم و مسایل رو از دریچه نگاه و فکر تو تماشا بکنم.