ننوشتن

مجتبی مهاجر

.مدتی است که نمی توانم بنویسم حتی دیگر نمی توانم مثل سابق قلم و کاغذ بردارم و برای خودم بنویسم.مثل تمام مواردی که بایگانی کرده ام، یا همه آن چیزهایی که برای دور ریختن نوشتم و از شیشه ی ماشین،زمانی که از روگذرهای شهر عبور میکردم به دست باد سپردم.که شاید روزی مخاطبی اتفاقی به یکی از آنها دل بسپارد. شاید هم این روزها تمام آن واژه ها مرا به جرم دور ریختنشان محاکمه و قصاص کرده اند که اینگونه…

ادامه مطلب
3
اشتراک گذاری