Posts Tagged with: مجتبی مهاجر
چند روز پیش مطلبی از من در روزنامه ی دنیای اقتصاد در رابطه با روانشناسی برای بازار سرمایه به چاپ رسید که اینجا قابل مطالعه است.
ما هم بعضی وقتها همین شکلی زیر خروارها چیزهای مختلف مدفون میشویم.منظورم لزوما چیزهای بد نیست.خیلی هایشان ممکن است از نگاه جامعه بسیار خوب باشند. مثل این برف که دوست داری شیره انگور شانی قزوین باشد، همانجا در طبیعت بنشینی به خوردن و عیاشی، چه کیفی می دهد. داشتم میگفتم، گاهی ما هم خوردنی می شویم.البته ما و دستاوردهایمان توسط جلادی بنام سلیقه جامعه، باهم بلعیده می شویم و دیگر برای خودمان نیستیم.همه ما را با پوششی از برف در…
هنوز خیلی چیزها هست. زیبایی سحرانگیز غروب تردید و ترس و مسیری که تا مقصد تا یقین، باقی مانده و دلهره ی تلخ رسیدن من این جاده را تا پایان خود تا نفس هست، طولانی خواهم کرد. به بیراهه خواهم زد. کش خواهم داد. بازیگوشی خواهم کرد.همچون دوران کودکی که در مسیر مدرسه پشت ویترین پر زرق و برق هر اسباب بازی فروشی می ایستادم. حالا در برابر طلوع، غروب، بهار و پاییز ساعتها به نظاره خواهم ایستاد. و از…
امروز برنامه های چند روز آینده را چک میکردم توجهم به آمدن پاییز جلب شد،اینکه چند روزی به آمدنش باقی نمانده.دقایقی را به این موضوع فکر کردم که تصمیم گرفتم بخشی از آن را اینجا به اشتراک بگذارم. پاییز علی رغم رنگ و بویی که دارد جوهره ای از نو شدن را با خود به همراه می آورد که عمیق و غریب است.نطفه ی دوباره ی بهار با آمدن پاییز بسته می شود که پایه ای ترین رویداد برای تغییر…
آخرین دیدگاهها